Thursday, February 10, 2011

41

زمانی کارل پوپر و هربرت مارکوزه،گفتگوی مفصلی داشتند پیرامون اینکه دست آخر انقلاب برای یک کشور مفید تر است و یا اصلاحات گام به گام؟پوپر که خود را طرفدار پر و پا قرص لیبرالیسم می دانست از اصلاحات تدریجی سخن می گفت و مارکوزه که تحت تاثیر مارکس و فروید و نیچه بود از انقلاب و انداختن طرح نویی در تعریف انسان و انسانیت و روابط اقتصادی و اجتماعی نوین حرف میزد.درست است که این گفتگو ها هیچ یک را متقاعد نکرد،اما این حسن را داشت که به عامه مردم حالی کرد که گذر کردن از شرایط موجود دو راه دارد،اصلاحات تدریجی و انقلاب و هر یک با عواقب خاص خود

بیش از سه دهه از انقلاب ایران می گذرد و ما همچنان در گیر بحث هایی چنین هستیم.ایران به خودی خود برای متفکران کشور های خارجی جذابیت های فراوان  دارد،کشوری که در طول یک قرن دو انقلاب را از سر گذرانیده.گاه برخی از فیلسوفان را هم حتی به اشتباه انداخته.میشل فوکو زمانی که به ایران آمد از نخستین انقلاب پست مدرن جهان سخن راند و مقاله های طویلی در بسط شرایط ایران نوشت.بعد ها که فهمید سرش کلاه گشادی رفته و پرت گفته هم حرف خودش را پس گرفت و هم از ایران و ایرانیت متنفر شد.

به گمان من پرسش اصلی و امروزین این است: تکلیف ما چیست؟ما باید دلبسته انقلاب باشیم آنچنان که چپی های قدیم می گویند و یا سر درگرو اصلاحات بگذاریم.

به شخصه علاقه ای به انقلاب ندارم که هرج و مرج های پس از آن را نمی توان پیش بینی کرد.شعار " استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" فقط در شق نخستش تا حدودی کامیاب بوده است.در مورد آزادی که چند گام به عقب رفتیم و در باب جمهوری اسلامی که همچنان نفس خود ترکیب محل مناقشه است.هر چند بعید می دانم چنانچه رژیم شاهنشاهی در راس کار بود مردم تا این حد از دین زده می شدند.

در مورد اصلاحات نیز وضع پیچیده تر است.خاتمی در روزهای پایانی کارش با بغض می گفت :"نگذاشتند ما کار کنیم."اشاره اش به مهره های جناح مخالف بود که هر جا که در توان داشتند از کار شکنی خودداری نکردند.هر چه باشد منافع حزبی از مناتفع کشوری مهم تر بود.پس از اصلاحات هم حاکمیت  که از دوره اصلاحات درس گرفته بود تا آنجا که می توانست مهره های مورد تایید را در رئوس قدرت قرار داد  و حاصل اش اکنون شده سپاه و ارتشی که تمامی سرانش حضور هیچ اصلاح طلبی را بر نمی تابند.در وانفسایی چنین که شرایط این قدر تنگ شده و زیر ساخت هر حرف و هر فرد نا موافقی به غایت سست شده،تعجبی ندارد که نخست وزیر محبوب رهبر پیشین فتنه گر خوانده شود و شیخی که رهبری به او اختیارات ویژه داده بود توسط عاملان حکومتی دانکی نامیده شود.در یک کلام: فشار آنقدر زیاد است که کوچکترین اصلاحات حتی در چهارچوبی که تعیین کردند ممکن نیست.دانستن جرم است و نشریات طراز نخست کشور در حال بسته شدن است و هر صدای نا موافقی بدل به محارب می شود و می روند تنگ دیوار و .... خلاص

من در این وضعیت دچار گیجی عجیبی هستم.گیریم که دوشنبه آینده میلیونی جمیعت به خیابان ها بریزند،چه دستاوردی می تواند داشته باشد؟آیا اصلاحات ممکن است؟ آیا باید کسانی انقلاب کنند؟ و...

داریوش شایگان در واپسین مصاحبه ای که با بی بی سی فارسی ترتیب داده بود،از زبان شاه نقل می کرد که او سیاست تسلیم را در برابر جنب و جوش های انقلابی در پی گرفته بود و بعد از شش ماه کوشش مداوم حکومتش چپه شد و شاه مرحوم راهی کشورهای متحد قبلی شد که محل گربه به او نگذاشتند و ذست آخر در مصر مرد.در ایران فعلی چه خواهد شد.توقع اینکه دل مردم بدست بیاید با شرایط فعلی دور از ذهن است و این طور که از شواهد بر می آید چنین خیالی هم در دستور کار نیست.سیاست تسلیم شدن که بماند،سیاست سرکوب هم که به قوت خودش باقی ست.در شرایطی حتی اگر شما دلباخته حکومت ولایی هم باشید ( مثل شیخ مهدی ) و کمی انتقاد داشته باشید بیخ تفنگ و طناب می روید،وضعیت ما مردم چه خواهد شد؟

آتشفشان ها چند روز قبل از فورانشان،از دهانه خود دود بیرون می دهند،گاهی بخار آب و گاهی پس لرزه،در آخر که ماگما بالا می آید و فشار به حد نهایی خودش می رسد،با چنان فشاری مواد مذاب را بیرون می دهند که تا کیلومتر ها آنشوتر در امان نیستند و حجم غیر قابل تصوری خاکستر راهی ِ اتمسفر می کنند،تلفات زیاد می شود و اکوسیستم منطقه بالکل دستخوش تغییرات گسترده می شود

امیدوارم که بدان جا نرسد.


پ.ن.: دسترسی ام به اینترنت محدود شده،متن را کافی نت و  با کیبورد بی نشان و سر و صدای بالای آهنگ نوشتم،اگر کمی مغشوش بود پوزش

No comments:

Post a Comment

يك تذكر كوچك براي آسان شدن ارائه نظر:


اگر دوستاني كه ايميل و يا آدرس اينترنتي دارند لطف مي كنند و كامنت مي گذارند،لطفاً نام و آدرس اينترنتي خودشان را بگذارند

كساني هم كه وبلاگ ندارند به كمك همان گزينه آخر نيز مي توانند كامنت بگذارند،فقط اگر جزو دوستان هستند نام كوچك و يا فاميلي خود را نيز بگذاريد.برايم اهميت دارد كه كداميك از دوستان چه نظري مي دهند.

سپاس