Tuesday, January 4, 2011

خدوی آسمانی


هفت ساله بودم که مدرسه برای یک هفته تعطیل شد.مسئولان امید داشتند که بارش برف قطع (و یا دستکم رقیق تر) بشود تا مدرسه را بازگشایی کنند ؛ولی ما هر روز که به مدرسه می رفتیم،نظاره گر برگه ای  بر روی در مدرسه بودیم که سرایدار  با بی سلیقگی تمام نوشته : "مدرسه امروز تعطیل است".خوش خوشان راه می افتادیم به سمت خانه و تا می توانستیم برف بازی می کردیم و ســُر می خوردیم.سی،چهل سانتی برف آمده بود و برای یک بچه هفت ساله حجم کمی نبود.بابا آن روزها به خوشحالی ما می خندید و می گفت که در زمان کودکی اش شده که از زیر برف ها دالان درست کنند و به مدرسه بروند،ولی مدرسه تعطیل نشده.حرفش را جدی نمی گرفتم.در ذهن کودکانه من،بیشترین برف همان بود که می دیدم و اصلا مگر می شد بیشتر از این برف بیاید؟چند سالی زمان نیاز بود تا با دنیای ریاضیات و آمار اشنا بشوم و دستم بیاید که در دنیای برف و کوران سی چهل سانت بیشتر به شوخی شبیه است.زمان گذشت و دیگر از برف های سی،چهل سانتی خبر نشد که هیچ؛سالی چند سانت هم کاهش داشت.
 
امسال اما راستی راستی هیچ خبری نیست.کل پاییز مختوم شد به سه الی چهار ساعت باران.میانگین بگیری می افتد روزی دو یا سه دقیقه.دیگر مه نیست که کوهها را مخفی می کند،گرد و غبار و پس ماند سوخت خودرو هاست که کوهها را بی نشان می کند.جای شالگردان زمان های نه چندان دور را ماسک گرفته،بوت ها و کفش های زمستانی رفتند تنگ تیفال،دستکش ها در سبد ها هستند و پالتو یک تفرج گرانقیمت است.خبری از برف و باران که نیست بماند، حتی آسمان هم کیپ نمی شود که امید ریزش دانه های سفیددر دلمان بکاریم.صبح ها و ظهر ها و شب ها سوز کویری می آید و صورت را می سوزاند و پوشیدن لباس زمستان را یادگاری می گذارد.
 
در نوجوانی پیش بینی می کردم چنانچه وضع بدین منوال بگذرد،در آینده با ابری شدن هوا مدارس باید تعطیل بشوند،امسال پیش بینی ام تا حدودی درست از آب در آمد.هوای با گرد و غبار ابری یک هفته ای را تعطیل کرد.اثرات قولوبال وارمینگ است دیگر.
 
بد نیست یادی هم از چشم اسفندیار دولت بکنم،در یکی از گفتگوهایی که در سال نخست روی کار آمدن دولت به راستی مردمی می کرد،در تمجید پرزیدنت گفت :"امسال به لطف روی کار آمدن دولت نهم،برف و باران بیشتر شده است "بد نیست که سوال دیگری پرسیده شود که: آیا برف و باران صفر حاصل نقمت روی کار آمدن دولت دهم است؟"؛
 
   
 
پ.ن.1: لینک فرتور های بیشتر از برف به یادماندنی ژاپن..[کلیک
پ.ن2: فانی را بخوانید.این نوشته اش عالی ست.[کلیک

18 comments:

  1. بمیرد این زمستان بی برف و باران که هی ما مجبوریم تو اینتر نت عکس برف ببینیم فقط

    ReplyDelete
  2. عكسها را ديدم . خيلي حيرت انگيز و جالب بود . اين بي برفي و بي باراني عجب حكايتي شده . از بركات دولت فخيمه و اسفنديارش ..

    ReplyDelete
  3. فندق 70 کیلوییJanuary 4, 2011 at 1:17 PM

    یکی از این روحانیون در سخنانش با افتخار میگفت که سیل پاکستان و باران های موسمی اروپا که خیلی شدید بود مال برهنگی و بی حجابی زنانشان است. به قول ظریفی پس خشکسالی و بی بارانی ما مال حجاب هاو لباس های زنانمان است و برای باران باید کمی گره روسری ها را شل کرد. :)

    ReplyDelete
  4. همین الان که داشتم این پستت رو می خوندم دیدم داره برف میاد!

    ReplyDelete
  5. تو آفريقا بومي ها براى ريزش بارون دسته جمعى دعا ميكنند .... ميگم شايد بد نباشه نماز جمعه اين هفته رو به موضوع برف و دعاهاى مربوطه بسپرند
    چه ميدونى شايد معجزه شد بهمن عظيمى هم اومد و اينا رو با خودش برد

    سلام

    ReplyDelete
  6. جو زمین داره تغییر می کنه. ما هم امسال اصلا باران نداشتیم. هوا روز به روز کثیف تر می شود. در عوض بیماریها طولانی تر شده. من الان 3 هفته است که دارم سرفه می کنم. قبلا کلا مریضی ام 3 روز بود. دیگه هیچ اثری از طبیعت زیبا نیست. شیراز که روز به وجود باغها و گل های رنگارنگ مشهور بود به شهر کویری تبدیل شده است. به جای آن در گرم ترین شهرهای فارس باران می بارد. چه دیدی شاید قراره جای کویر با مناطق حاصل خیز عوض بشه.

    ReplyDelete
  7. خانم فندق
    در ادامه گفتارهای چشم اسفندیار چنین اوهامی غیر عادی نیست

    دانژه
    اتفاقا من هم به همین فکر می کردم.به محض نوشتن برف آمد

    شیطان
    شاید تاثیر کند
    هیچ چیزی احتمالش صفر نیست

    خانم ندا
    نه بحث بر سر این است که با گرم شدن کره زمین این شن زارهای وسیعی که ایران نام دارد هر روز خشک تر می شود
    چاره ای نیست
    بلاد کفر ولی پرباران تر می شوند
    قسمت است دیگر

    !

    ReplyDelete
  8. سلام
    بارندگی و نا آرامیهای جوی مثل سایر پدیده های طبیعی قواعد و قانون خودش را دارد و بعید می دانم با دعا و نماز و .... بتوان مشکل خشکسالی را حل کرد .
    مشکل خشکسالی شاید به خاطر همین پدیده گلخانه ای و گرم شدن تدریجی کره زمین باشد . اگر چه بعضی ها عوامل دیگری را در این زمینه موثر می دانند .

    ReplyDelete
  9. جناب برزین
    من نیز اعتقادم بر همین قوانین علت و معلول ملموس است.کشف راه حل های دیگر دستکم در تخصص من یکی نیست.همان طور که اشاره کردم - چه در این نوشته و چه در نوشته های پیشین - روال به گونه ایست که مناطق گرم و خشک، خشک و خشک تر می شوند و مناطق معتدل تر نظیر اروپا و آمریکا پربارش تر می شوند.باید خودمان را برای خشک سالی های پیاپی آماده کنیم و روزهای پرباران را در خاطرات بگذاریم.راه دیگری به نظرم نمی رسد

    ReplyDelete
  10. سلام
    الان معلوم است چی شده اروپایی ها و آمریکایی ها نماز باران را از ما یاد گرفتند دیگر
    آقا نمازمان را دزدیدن دارن باهاش پز می دن

    ReplyDelete
  11. لباس زمستو‌هامونم چند ساله بی‌مصرف افتاده یه گوشه

    ReplyDelete
  12. عجب عکس هایی!
    راستش من یه پوتین گرونقیمت خریدم که توی برف بپوشمش و هنوز نتونستم افتتاحش کنم!

    ReplyDelete
  13. هر سال جای آدم برفی های دست ساز بچه ها خالی تر از پیش می شود در این شهر

    ReplyDelete
  14. دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند
    رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
    و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
    ...
    هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
    ...
    مرسی به خاطر لینک و به خاطر حسن نظرتان

    ReplyDelete
  15. کلا بی توجه به چشم اسفندیار نمی دونم من این جوری فکر می کنم یا واقعا همین جوری بوده؟!ء
    بچگی هامون دنیا کلا قشنگتر بود،همه چی بهتر بود اگه الان 50 -60 رو رد کرده بودم وایضا در تاکسی نشسته بودم باید می گفتم خدا بیامرزه شاه رو:)ء

    ReplyDelete
  16. خانم فرزانه
    کلی خندیدم،آقامون رو دزدیدند

    خانم محبی
    راست می گویید،چرا تا به حال توجه نکرده بودم

    محمد رضای عزیز
    من ولی همچین کاری نکردم ! معلوم بود دریغ از یک باران است،برف که دیگر جای خود دارد

    فانی جان قابلی نداشت

    طبیب چه عزیز
    لینکی در مورد نوستالژی هست که برایت می تواند جذاب باشد
    اگر باز هم اینج سر زدی و خواستی برایت می فرستم

    ReplyDelete
  17. داستان تکراریJanuary 7, 2011 at 3:41 AM

    سلام من آپم بیایید و بخونید ممنون.

    ReplyDelete

يك تذكر كوچك براي آسان شدن ارائه نظر:


اگر دوستاني كه ايميل و يا آدرس اينترنتي دارند لطف مي كنند و كامنت مي گذارند،لطفاً نام و آدرس اينترنتي خودشان را بگذارند

كساني هم كه وبلاگ ندارند به كمك همان گزينه آخر نيز مي توانند كامنت بگذارند،فقط اگر جزو دوستان هستند نام كوچك و يا فاميلي خود را نيز بگذاريد.برايم اهميت دارد كه كداميك از دوستان چه نظري مي دهند.

سپاس