Saturday, January 29, 2011

میراث جوجه کشی


در سال 1346،رژیم سابق که دریافته بود ملت خیال سفت بستن کـــِش تنبان را ندارند،دست به کار شد و برنامه ی ِ تنظیم خانواده را تدوین کرد و آن را به عنوان سیاست جمعیتی دولت اعلام نمود.ظرف ده سال نرخ رشد جمعیت از 3.2 به 2.6 درصد کاهش پیدا کرد*،با برپایی بساط انقلاب این برنامه به محاق فراموشی سپرده شد و بعد از پیروزی انقلاب به طور کامل از رده خارج شد و عده ای جلوگیری از رشد بی محابای جمعیت را مغایر با اصول دینی دانستند.پس از انقلاب ،طی یک حرکت احتمالا برنامه ریزی شده،وسایل و ادواتی پیشگیری از بارداری از دسترس مردم خارج شد ؛ امام راحل فرمودند که اسلام نیاز به سرباز دارد و مردم همیشه در صحنه در حمایت از رهبر فقید به کارزار آمدند و بار این کوشش را رسماً به دوش کشیدند،دیگر مانعی در کار نبود و شـــِــبه بچه قورباغه های میکروسکوپی می توانستند به مقصد برسند.طی تنها چند سال نرخ رشد جمعیت به رقم اعجاب آور 3.9 درصد رسید  و ایران رتبه نخست در زاد و ولد را در جهان بدست آورد؛ چند سال دیگر زمان نیاز بود تا انبوه محصولات تولید شده رخی نشان بدهد.

پس از رانده شدن صدام و دوستان از مرزهای این بوم در سال 67،کم کم حواس دست اندرکاران متوجه  رشد هولناک جمعیت شد و برنامه ی ِ تنظیم خانواده مجددا از نو طرح ریزی شد،این برنامه یکی از موفق ترین برنامه های کنترل جمعیت در جهان بود و طی مدت کوتاهی نرخ رشد به 1.4 درصد رسید.افسوس که دیگر دیر شده بود،کوچه ها و خیابان ها در سالهای ابتدایی دهه هفتاد منظره جالبی بودند،گویی کودکان تظاهراتی ترتیب داده اند، همه خوش و شاد و شنگول مشغول به بازی بودند.مدارس از یک شیفت به دو شیفت تغییر کاربری دادند در برخی مناطق جنوبی تر مدارسی حتی در سه و یا چهار شیفت نیز فعالیت داشتند.درست زمانی که کشورای مترقی دغدغه این را داشتند که با افزایش تعداد چند ده هزار نفری کودکان چه باید کرد،کشوری جهان سومی با پایه های سست اقتصادی و برنامه ریزی مشوش باید میلیون ها جوان را سازماندهی می کرد.

اینک محصول نامیمون آن سالها به بار نشسته و انبوه جوانان بیکار و افسرده،برداشت شده ی ِ کاشت همان زمانند.در مقام مثال،اقتصاد یک کشور را می توان به تیم فوتبال بزرگ تشبیه کرد که توانایی به کار گرفتن تعداد محدودی بازیکن را دارد،باقی باید در نیمکت ذخیره ها بنشیند.بعد از جنگ جهانی دوم که اقتصاد آلمان رشد سریعی را تجربه می کرد و به تعداد زیادی کارگر بی زبان نیاز داشت،آنرا از ترکیه وارد کرد و آنها الان خرده فرهنگی را در جـــِــرمانی تشکیل می دهند.ایران ولی روالی برعکس دارد، با پایه های لرزان اقتصادی و بگیر وببند ها و دانش عهد بوق عملا توانایی حضور در بازارهای جهانی را ندارد و اقتصاد غیر نفتی ما برای خارجه یا پسته است،یا قالی،یا خرما و برای داخله آشغال های نظیر پفک و چیپس و...

نقداً که بساط خدمت سربازی و دوران تحصیل دانشجویی،- لیسانس و فوق لیسانس - را بر پا کردند و سر جوانان اساسی گرم است،پدران کار می کنند و تخس می کنند توی گلوی جوانانی که یا در خانه مشغول درس خواندنند،یا پای گودر نشستند،یا سیگار به لب دارند و یا پای منقلند،عده ای هم ور دل ِ لب چاپ می نشینند.می توان وضعیت پدران ومادران را به پرنده هایی تشبیه کرد که برای جوجه هایشان تا آخرین لحظه غذا تهیه می کنند.
با این شرایط بیرق ِ زاد و ولد تا صد و بیست میلیون را دوباره بلند کردند،کتاب های تنظیم خانواده جدید تالیف کردند و می خواهند دوباره سودای جوجه کشی در اذهان بکارند.می گفتند قدیم ها آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود... ؛


* آمار از کتاب "تنظیم خانواده و جمعیت "تالیف دکتر کوزه گر استخراج کردم

رشد جمعیت
یک دهم درصد... رشد مناسب
پنج دهم درصد...رشد ضعیف
نیم تا یک درصد...رشد متوسط
یک تا یک و نیم درصد... رشد سریع
یک و نیم تا دو درصد...رشد بسیار سریع
دو ونیم درصد به بالا...رشد انفجاری

14 comments:

  1. خب که چی؟!ء نتیجه؟ راهکار؟!ء

    ReplyDelete
  2. طبیب چه
    نظرم را می گویم.وبلاگ راه انداختم که نظراتم را بگویم.نظرات تخصصی در سواد من نیست و هیچ کس هم چنین توقعی از من ندارد،دستم از راهکار هم خالی ست.
    ولی اینکه با کشوری با این وضعیت عده ای بحث بازتکثیر را به میان می کشند برای من یکی غیر قابل قبول است،بنا به دلایلی که در متن ذکر کردم

    ReplyDelete
  3. متاسفم برای کسانی که تصمیماتی به این مهمی را خودشان نگیرند !

    ReplyDelete
  4. ميله بدون پرچمJanuary 29, 2011 at 6:30 PM

    سلام
    سي سال پيش يه گندي زده شده الان ديگه راهكاري نميشه براش داد بلكه بايد چراغي باشه تا حواسمون باشه دوباره يك خطا رو تكرار نكنيم
    اين ميشه راهكار طبيب جان

    ReplyDelete
  5. درس تنظیم خانواده که یک درس بین المللی بود حذف شدوبه جاش شکوه همسر داری درآوردند. آخه کل شکوه همسر داری در زاد و ولده؟ پس اسب و خر هم خیلی باشکوهند دیگه.تازه موش و خوک رو چرا نمیگید؟

    ReplyDelete
  6. یادمه یه زمانی پشت پا کت چیپس و پفک هم می نوشتن 2تا بچه کافیه!ء
    به هر حال ! در سالهای اخیر از این جور تئوری های قهرمانانه زیاد داده می شه و صد البته منم توقع نظر کارشناسانه از ت ندارم
    ولی دقت کردی همه بد بختی هامون رو بی خود و با خود می چسبونبم به انقلابی که خودمون کردیم!و بهترین کارم همینه ...این جوری به راحتی قید مشکلاتی رو که مقصرش خودمون می زنیم
    جدا چه خوب که انقلاب کردیم ...بی سوادی، تنبلی ...بی مسئولیتی همه در قبال هم ...همش تقصیر انقلاب و رهبر فقیدشه

    ReplyDelete
  7. طبیب چه
    اینجا اصلا بحثی از انقلاب و نتایج آن در میان نیست.روالی که بعد از انقلاب در زمینه تنظیم خانواده طی شده مد نظر است.همه چیز را با هم قاطی نکنیم.

    در متن هم اشاره کردم که برنامه ای که مجددا تنظیم شد یکی از موفق ترین ها در جهان بوده و هست،مستقل از نظر موافق و یا مخالف من و تو

    این چیزی ست که با استناد به آمار گفته شده است.ولی اینکه در زمانی احمقانه میزان جمعیت بالا رفته را مصرانه به آن تاکید می کنم و از مخالفت با برنامه بازتکثیر به هیچ عنوان کوتاه نمی ایم.خوشبختانه خانواده های جدید هم سودای ازدیاد جمعیت در سر ندارند.


    آن برنامه پشت پفک هم که اشاره می کنی برای سالهای بعد از 1367 است،درست سالهایی که بعید می دانم در سن و سالی بوده باشی که در خاطرت مانده باشد.


    در مورد انقلاب هم حرف دارم که به مرور خواهم زد.کمی صبر کن تا حرف هایم را آنجا بشنو و بعد نظر بده و چیزی را که هنوز در موردش اظهار نظر نکرده ام در کاسه ام نگذار

    ReplyDelete
  8. سلام
    حالا یه انگیزه‌ی تازه هم واسه جوجه‌کشی پیدا شده: یارانه‌ها. ظاهرا تو کشور ما فقر فرهنگی با خانواده‌ی پرتعداد رابطه‌ي مستقیم داره

    ReplyDelete
  9. فند ق 70 کیلوییJanuary 30, 2011 at 2:00 PM

    من فکر میکنم حالا دیگر دوران پدران و مادران ما نیست . کشوری که جمعیت جوان و سن باروری اش اکثرا تحصیل کرده اند ، منطقا نباید فریب حرفهای مزخرف این ها را بخورد. این بار از ماست که برماست اگر به دنبال این گله ء گوسفند به رهبری بز حرکت کنیم.
    بار پیش رهبری کاریزماتیکی بود که مردم انقدر ایمان داشتند به او که اگر میگفت ماست سیاه است میگفتند بله.
    حالا کمی ماجرا فرق کرده است. من به شخصه جرات نمیکنم فرزندی در این آشفته بازار بیاورم و ترجیحم این است بزرگترین هدیه من به کودکم شناسنامه معتبری باشد که سند عبورش به تمام کشورها باشد.

    ReplyDelete
  10. درخت ابدی

    اتفاقا در همه کشور ها وضع چنین است،چه موافق باشیم و چه مخالف،انبات ثروت امکانات فرهنگی را به طرز قابل توجهی افزایش می دهد.و ثروتمندان غالبا ترجیح می دهند تعداد کمتری فرزند داشته باشند و در عوض بیشتر به آنها رسیدگی کنند.پدر و مادر زمان محدودی دارند و برای افرادی که دغدغه خاطر پرورش فرزندانشان را دارند تعداد کمی می توان فرزند داشت.



    خانم فندق

    آخ از این شناسنامه نا معتبر نو که داغ همه تازه می شود.در حالی که تروریست های از کشورهای عربی و پاکستان بیشتر بر می خیزند،ایرانیان مشکلات بسیار بیشتری نسبت به مسافران این کشور ها دارند.این خود جای صحبت دارد که بدان خواهیم رسید.که چرا چنین است

    ReplyDelete
  11. یادم نمی یاد گفته باشم از برنا مه باز تکثیر کوتاه بیایی یا حتی گفته باشم که من موافقم!!!! بنظرم اساسا منظورم رو خوب نگفتم که همون جمله از ماست بر ماست خانم فندق بود!!!ء
    در ثانی من الان 25 ساله ام و اینکه اون طرح کی اجرا شده و چرا من به هر حال یادمه خدا عالمه
    و...سعی ندارم چیزی در کاست بذارم
    نهایتا....منتظر نوشته های بعدیت هستم

    ReplyDelete
  12. سلام
    بنده هم یکی از سربازان امام زمان هستم! شبی که به دنیا آمدم عملیات فتح المبین بود و پرستار به مادرم گفت این هم به جای آنهایی که امشب شهید شدند!
    شما ببین طرز فکر را!

    ReplyDelete
  13. محمد رضا عزیز
    یعنی من مرده بودم از خنده
    !


    فکر کنم بحث هایمان نتیجه یک سو تقاهم بود
    امیدوارم از لحنم ناراحت نشده باشی
    این چند روزه خودم هم حس می کنم لحنم کمی خشک شده

    ReplyDelete
  14. حتما شنيدى كه اصولا برنامه تنظيم خانواده رو در و دكونش رو بستند .....رئيس هم كه ميگه اين توطئه اروپايي هاست و اينقدر تكرارش ميكنم كه جا بيافته ،،،،،،
    از تئورى هاى گوبلز يكيش اين بود كه دروغ هرچى بزرگتر باشه و بيشتر تكرارش كنى قابل پذيرش تره ....
    اينها اان نميدونند جواب اين جوونهاى بيكار علاف رو چى بدهند ولى اصرار دارند كه كش تمون رو دوباره شل كنند

    ReplyDelete

يك تذكر كوچك براي آسان شدن ارائه نظر:


اگر دوستاني كه ايميل و يا آدرس اينترنتي دارند لطف مي كنند و كامنت مي گذارند،لطفاً نام و آدرس اينترنتي خودشان را بگذارند

كساني هم كه وبلاگ ندارند به كمك همان گزينه آخر نيز مي توانند كامنت بگذارند،فقط اگر جزو دوستان هستند نام كوچك و يا فاميلي خود را نيز بگذاريد.برايم اهميت دارد كه كداميك از دوستان چه نظري مي دهند.

سپاس